سید یاسر حکیمی

حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود

سید یاسر حکیمی

حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود

سید یاسر حکیمی
بایگانی

۶۹ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

✍️✍️✍️از سنت گلادیاتورها و تحریش تا مناظرات امروزی

در زمان جاهلیت عرب قبل از اسلام حیوانات را به جان هم می انداختند تا از این صحنه ها لذت ببرند نام این سنت جاهلی عرب تحریش بود.
در زمان روم جاهلی هم گلادیاتورها اسباب تفنن پادشاهان و مردم جاهل بودند به طوری که صحنه مبارزه یک گلادیاتور با یک حیوان وحشی یا صحنه مبارزه دو حیوان وحشی با همدیگر یکی از پر جاذبه ترین برنامه های به اصطلاح فرهنگی آن ها بود.
از آن جا که فرهنگ و تمدن غرب عینا همه روحیات جاهلی عرب و روم و ایران را در خود جمع کرده است در مجامع علمی قالبی به نام مناظره را به راه انداخته تا افراد صرفا با کنف کردن همدیگر و تحقیر یکدیگر موجبات کف و سوت و شادی افراد را فراهم آورند.
امروز قالب مناظره نه به معنای دینی و اسلامی آن که کشف حقیقت برای طرفین و اطرافیان بود بلکه یک نوع به جان هم انداختن اندیشمندان ، سیاسیون و اهالی فرهنگ برای دستیابی به همان تفریح و سرگرمی جاهلی شده است.
جالب این است که هر فرهنگ جاهلی ای را شما بررسی کنید یک نوع روتوش شده و آراسته شده آن را در فرهنگ غرب می بینید که متاسفانه در دانشگاه ها پیاده می شود و اکثرا هدفی جز شادی و سرگرمی در اثر تحقیر و فحاشی های مودبانه ندارد.
قطعا قتل و غارتی که مغول در طول سالها انجام داد و زنده به گور کرده های عرب جاهلی و محرومیت از تحصیل عوام در ایران جاهلی همه این فجایع در فقط چند روز از تاریخ آمریکا و اروپا و جنگهای جهانی و هجوم های پیاپی به یمن و فلسطین و عراق و سوریه و بحرین انجام شده و می شود.
تکنولوژی تنها حجابی است که همه خون ریزی ها و تنزلات انسان تا حد حیوانات وحشی را به خوبی می پوشاند و افراد را برای دیدن پشت پرده کریه غرب کور می کند...

۱ نظر ۱۶ دی ۹۶ ، ۰۹:۵۳
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️از پیشنمازی تا امامت
محوریت مسجد در جامعه اسلامی چیزی است که همه جامعه شناسان مسلمان ، اسلام شناسان حقیقی و محققین تمدن سازی به دنبال آن هستند ولی اگر به این نکته توجه شود که ارزش مسجد به امام آن است توجه ها به جای معطوف شدن به برنامه ریزی های فضایی صرف انسان سازی خواهد شد.
قرآن کریم پس از این که به ابراهیم (ع) می فرماید : انی جاعلک للناس اماما جلوتر که می رود می فرماید : اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی... هرچند این آیه مظلوم واقع شده و فقط جزء ایات الاحکام حج به کار می رود ولی اگر بعد از آیه امامت ابراهیم هرجا نام مبارک ایشان ذکر شده معادل آن یعنی امام را بگذاریم از بسیاری از ایات درباره ابراهیم رمز گشایی می شود و مقام امامت و وظایف و شئون او روشن می گردد.
تا وقتی روحانیون مساجد به معنای حقیقی کلمه امام جماعت نباشند و عملا به پیشنماز بودن اکتفا کنند ، ائمه جمعه فقط خطیب جمعه باشند نه امام جمعه (کلمه قرآنی جمعه : به ضم جیم و ضم میم یعنی اجتماع و جامعه) هنوز مساجد ما کلیسا است نه مسجد بنا بر این روی یک مشترک لفظی بحث می کنیم که نتیجه ای ندارد.
تفاوت یک پیشنماز با یک امام این است که امام در تفکر و رفتار طوری است که مردم نه تنها در مسجد که در جامعه اطراف مسجد در کوچه و خیابان به او اقتدا می کنند یعنی مسجد محل اقتدا برای نماز است و جامعه محل اقتدا در تفکر و عقیده و رفتار...و این راهی ندارد جز الگو بودن عملی امام... چه امام یک مسجد و چه امام جماعت یک شهر (امام جمعه) و چه امام جماعت یک کشور و جهان اسلام یعنی امام امت...
بنا بر این تمام روش هایی که بدون در نظر گرفتن این مبنا به دنبال محوریت مسجد هستند محکوم به شکست خواهند بود چه کسانی که فکر می کنند با معماری ویژه و مساجد مجلل می توانند آن را محور قرار دهند و چه کسانی که فکر می کنند اگر خدمات اجتماعی را به مسجد ببریم محور می شود و چه افرادی که فکر می کنند مثلا اگر شهرسازی طوری باشد که مثل قدیم مسجد وسط بازار باشد و یا مرکز تردد مردم خود به خود مسجد محور می شود...
البته این به معنای توقف نیست که تا این نتیجه حاصل نشده است دست روی دست بگذاریم خیر... ضعفهای امام جماعت با اجتماع مسلمین جبران می شود چون هر کس مسجدی واقعی باید امام  جامعه کوچک تحت تاثیر خود باشد از خانواده تا محیط کار تا بازار و دوستان و آشنایان... که این امامت خفیف هم از طریق الگو بودن خود شخص اتفاق می افتد و این مساله باید به شکلی رواج یابد که مردم عادی و عموم مردم  واقعا مسجدی ها را واجد شرایط خاصی به لحاظ اخلاق ، علم ، دیانت و صداقت بدانند که اگر این طور شد این امام های جوامع کوچک می توانند به مسجد هویت و محوریت بدهند...
بنا بر این برای محوریت مسجد راهی جز انسان سازی و تربیت نداریم که همان هم به گفته قرآن کریم در مسجد اتفاق می افتد : لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ ﴿۱۰۸﴾. پس تا مسجد مرکز انسان سازی نشود محوریت پیدا نمی کند...

۱ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۵:۴۶
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️  از منافقین تا کره شمالی ، از درباری ها تا برجامی ها

پرده اول
بیش از #چهار_دهه از مبارزات مردم ایران با #شاه_ایران منجر به انقلاب اسلامی در ایران شد.
 شاه در این اواخر با اشتباهات خودش کارهایی می کرد که عملا به سرعت انقلاب کمک کرد.

پرده دوم
بعد از انقلاب #چهار_دهه است با #شاه_جهان مبارزه می کنیم که منجر به #انقلاب_جهانی خواهد شد. این بار هم آمریکا با اشتباهات خودش دست به کار شده تا به انقلاب سرعت بخشد.

پرده سوم
در هر دو انقلاب کسانی بودند که با ما دشمن مشترک داشتند و خواستند این پیروزی را به اسم خودشان کنند تا انقلاب ، اسلامی تفسیر نشود و مادی شناخته شود مثل مجاهدین خلق...
در این انقلاب جهانی هم کسانی مثل کره شمالی با ما دشمن مشترک دارند ولی باید مواظب بود به دلیل ضعف و سرسپردگی برخی مسئولان ارشد جمهوری اسلامی به آمریکا این انقلاب دوم و انقلاب جهانی به نام کره شمالی ثبت نشود.

پرده چهارم
لیبرال ها زمان شاه ایران برای او کف می زدند و او را پیشرو تمدن بزرگ می خواندند ولی بعد از انقلاب و خصوصا بعد از جنگ یقه ها را بستند و ریش گذاشتند و با حضور در مسئولیتهای کلان مثل وزارت اقتصاد ، سازمان برنامه ، امور خارجه و وزارت علوم دوباره همان نظام شاهنشاهی را در اقتصاد و فرهنگ و علم اجرا کردند. آخرین پروژه این افراد برجام بود که چند ماهی است از آن دم نمی زنند تا دوباره در یک چرخش دیگر پس از پیروزی انقلاب جهانی علیه شاه جهان ، به رنگ دیگری در آیند و نقشه های شیطان در زمین را با شیطان بزرگ دیگری اجرا کنند.

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۵۹
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️سلسله مراتب ولایت

اگر به ماجرای خروج ابلیس از ولایت الله دقت کنیم خواهیم دید او هیچ مشکلی با ولایت الله به معنای تشخص الله نداشت بلکه مشکل او با ولایت آدم بر فرشتگان و جنیان بود که نمی خواست این ولایت را بپذیرد ولی از نظر خداوند عدم قبول ولایت آدم مساوی با عدم قبول ولایت الله بود چون وقتی او را خلیفه خود قرار داد او را نیز در همین مراتب قرار داد به طوری که در این رابطه طولی ولایی عدم قبول ولایت آدم تفاوتی با عدم  قبول ولایت الله نداشت.
به همین شکل خداوند پیامبر ما و اهل بیت او را بر آدم و همه انبیاء ولایت داد و این ها اگر ولایت پیامبر و اهل بیت را نمی پذیرفتند قطعا از ولایت الله خارج بودند چه رسد به مقام نبوت. تمام این ماجرا به عینه در سوره مبارکه بقره ذکر شده است و سایر آیات قرآن کریم هم به کمک تعریف این نظام ولایی آمده اند که تبیین این نه در حد این نوشتار است و نه در بضاعت نویسنده ولی غرض این است که نباید تصور کرد بدون قبول سلسله مراتب ولایی انسان می تواند ولایت الله را بپذیرد و خود را به آن ملتزم بداند ؛ با تنقیح مناط این ماوقع که درباره شیطان و آدم ذکر شده است با قاطعیت می توان گفت کسانی که فکر می کردند قبول ولایت پیامبر برای آن ها کافی است و نیازی به قبول ولایت علی بن ابی طالب ندارند همان راه شیطان را رفته اند و در ورطه طاغوت گرفتار هستند حتی به همین مناط می توان استنباط کرد که عدم قبول ولایت علما و فقها که به تصریح ائمه اطهار جانشین آن ها در زمان غیبت هستند ، باز هم راه شیطان پیموده شده است و حتی پایین تر از آن قبول و التزام به اساتید و مربیان و هادیانی که انعکاس دهنده حقیقی ولایت علما و فقها و ولایت فقیه در جامعه هستند به همین شکل نفی ولایت فقیه است...
البته وقتی این سلسله مراتب از معصومین پایین تر می آید و تنزل پیدا می کند دو نکته اساسی وجود دارد :
اول این که یک ولایت طرفینی هم بین مومنین وجود دارد که بتوانند ولی خود را با ولی مرتبه بالاتر بسنجند و او را در صورت انحراف امر به معروف کنند...
لذا جامعه ای که پیامبر و امیر المومنین دارد و اسنادی مثل قرآن و نهج البلاغه در دسترس اوست به راحتی می تواند رفتار اولیای خود را با آن ها تطبیق دهد. در چنین جامعه ای نظام ولایی از بالا تا پایین دائم در حال تنظیم و ترمیم و اصلاح خود است و احتمال انحراف در آن به حداقل می رسد چون نظارت طرفینی و امر به معروف در آن از پایین به بالا و از بالا به پایین جریان دارد....
دوم این که ولی فقیه نسبت به اولیای معصوم و اولیای جامعه نسبت به ولی فقیه باید یک نوع صاحب مقام حقیقی و احرازی باشند و این طور نباشد که فقط به حکم و اعتبار و عنوان دارای این مقام باشند که اگر این طور شد خودشان عملا از این سلسله مراتب خارج هستند...

( برداشتی آزاد از مباحث نظام ولایی استاد دسمی)

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۲۱
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️مظلوم مقتدر
بخش اول
💠بعضی امروز می گویند انتقادات رهبری از احمدی نژاد انتقاد از خودش بود چون رسما بارها از او حمایت کرده بود و رفیق دیرینش مرحوم هاشمی بارها به رهبری در باره او تذکر داده بود و ایشان توجهی نکرده بودند.
در جواب این ها باید گفت آقای قرائتی به حضرت امام درباره انتخاب دکتر سروش در شورای عالی انقلاب فرهنگی انتقاد کرده بود ولی امام توجهی نکرد و عاقبت هم سروش نه تنها برخی اساتید دلسوز و مسلمان را اخراج کرد که بعدها رسما در مقابل قرآن و عترت ایستاد اصلا انقلابی بودن بر فرق سرش...
شهید مطهری بارها درباره مرحوم شریعتی به امام تذکر دادند و ایشان نپذیرفتند که علیه او بیانیه بدهند آخر هم به اعتراف گودرزی قاتل شهید مطهری کتابهای شریعتی آن ها را به ترور واداشته بود...
آقای مصباح و بسیاری از بزرگان از ابتدا نسبت به انحرافات فکری مرحوم هاشمی به رهبر انقلاب تذکر داده بودند و برخی از آن ها گفته بودند ایشان تفکر خطرناکی در اقتصاد دارد و این تفکر سبب فاصله گرفتن اقشار ضعیف از نظام می شود...
🔺ولی در برابر همه این حرفها حضرت امام و رهبر انقلاب یک جواب بیشتر ندارند : میزان وضع فعلی افراد است نه می توان قصاص قبل از جنایت کرد و نه می توان بر عیوب مخرب آشکار چشم پوشی کرد...
بخش دوم
💠 متاسفانه همان دولت مردی که با کفش وارد خانه فقرا می شود آن هم کفشی که از فرش آن ها قیمتی تر است این روزها می گوید شاخص های اقتصای همه خوب هستند! و یا می گوید این تظاهرات ها از مشهد ریشه گرفته و کار رقبای انتخاباتی ما است.
این رفتارها از کسی که گروه او از طرف مردم  رای گرفته و به همین اعتبار رای مردم ، شخص او از طرف رهبر انقلاب فرمانده اقتصاد مقاومتی است واقعا سوال برانگیز است. این رفتارها ریشه در تفکر طاغوتی این افراد دارد که با یقه های بسته و تفکر کراواتی به جای شنیدن حرف مردم و عذرخواهی از آن ها و جدیت در راه مشکلات اقتصادی به حاشیه ها می پردازند.
دشمن از طریق این تفکر سالها است تلاش می کند با اشرافی کردن مسئولان کشور و کپی برداری از نظامات شاهنشاهی در اقتصاد ، زمینه انقلاب محرومین را فراهم کند چون حضور تعدادی ملوس و ترسو در سال 88 از بین مرفهین  شمال تهران کمکی به آن ها نکرد. بنا بر این همه توان دشمن بر خیابان آوردن قشر محروم و مظلوم و ستمدیده کشور از سیاستهای غلط اقتصادی دولت ها است یعنی چیزی که دولت ها خودشان در تنور آن می دمند. چه مثل احمدی نژاد با شکستن حریم ها و چه مثل روحانی با بی توجهی و محل نگذاشتن به مردم.  
بخش سوم (پیشنهاد)
 حالا که جبهه مقاومت عملا از سقوط نجات پیدا کرد دیگر دلیلی برای حضور حاج قاسم در خارج از کشور نیست از طرفی با شکست برجام هم دلیلی برای حضور روحانی در ایران دیده نمی شود. بازار سوریه هم که تنوع رنگ ریش و لوازم آرایشی بیشتری دارد و ایران هم که نیاز به مردان پرکار و باعرضه ای دارد که این وضعیت اقتصادی را سامان دهند پس بهتر است برخی جابجایی ها صورت بگیرد.

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۲۰
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️امام حسن عسکری (بخش اول مطلب)
✅به قول شهید مطهری و نیز بیان مشابه رهبر انقلاب شیعه این توفیق را دارد که دوران عصمت و الگوگیری او از انسان کامل و اولیاء خدا محدود به دوران پیامبر نیست بلکه از بعثت پیامبر تا شهادت امام عسکری یعنی حدود 250 سال سیره معصوم دارد آن هم در شرایط و حالات مختلف تاریخی. لذا رهبر انقلاب از این دوران به دوران انسان 250 ساله یاد کرده اند که کتاب معروفی هم در همین زمینه و با همین نام از گردآوری بیانات ایشان چاپ شده است.(بیان مشابه شهید مطهری درباره انسان 250 ساله : رجوع شود  به مجموعه آثار شهید مطهری جلد 18 ص 38)
✅شهید مطهری از یکی از روایات نقل شده از امام حسن عسکری استفاده می کند و می فرماید امروز علما و آیت الله هایی که بگویند دعوای اسرائیل و فلسطین به ما چه ربطی دارد بر اساس روایت صریح امام عسگری بدتر از یزید و لشکر او هستند : هُمْ اضَرُّ عَلى‏ ضُعَفاءِ شیعَتِنا مِنْ جَیْشِ یَزیدَ عَلَى الْحُسَینِ بنِ عَلِىٍّ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ اصْحابِهِ «1»
(مجموعه آثار شهید مطهری جلد 26 ص 240) ایشان ذیل تفسیر آیه وَ الَّذینَ کَفَروا بَعْضُهُمْ اوْلِیاءُ بَعْضٍ  با بیانی از علامه می فرماید کفار که مطیع خداوند نیستند که خدا بخواهد برای آن ها تکلیف معلوم کند پس معلوم می شود این ها واقعا بین خودشان یک ارتباط ولایی برقرار است که از مومنین خواسته شده مواظب باشند که فتنه و فساد کبیر در اثر تایید ولایت طاغوت صورت نگیرد. در واقع می خواهد بگوید یک سلسله روابط ولایی خاص بین مسلمین باید برقرار شود تا روابط ولایی طاغوت تضعیف شود و نتواند ریشه بدواند.
✅نکته دیگری که شاید درباره امام حسن عسگری جلب توجه کند روایاتی است که ایشان سیره پیامبر و امیرالمومنین را شرح کرده اند از ماجرای بیعت عقبه ، هجرت ، فتح مکه ، سیره پیامبر در مجادله ،... که در کتاب احتجاج مفصلا این روایات آمده است و با یک جستجوی ساده متوجه این نکته خواهید شد حتی حدیث سلسله الذهب امام رضا و روایات فراوان از این قبیل که می خواهد ریشه ها و پایه های سست شده توحید و نبوت را محکم کند تا امامت خود به خود جا بیفتد. شاید این که آخرین امام قبل از غیبت این طور سیره پیامبر را می شکافد ریشه در همین بیان مرحوم آیت الله حائری داشته باشد که کسانی که نسبت به ولایت فقیه مشکل دارند باید امامت را خوب بفهمند ، کسانی که در امامت مشکل دارند باید نبوت را خوب بفهمند و کسانی که در نبوت مشکل دارند باید توحید را درست بفهمند. و نا خودآگاه این بیان شهید مطهری به ذهن شما می آید که فرمود : اسلام یک کنسرت (جنگ به ضم جیم) نیست که از هرجایی بتوان آن را تبیین کرد.توحید نه تنها ریشه تبیین اسلام است ریشه تبیین انسانیت است.
✅ امام حسن عسکری تاکید فراوانی بر نجات فکری انسان ها دارد ایشان می فرماید : بهترین توشه‏اى که شخص دانشمند دوستدار ما براى روز فقر و نیاز و ذلّت خود ذخیره مى‏کند، حمایت علمى از دوستان ناتوان ما، و نجات ایشان از چنگال دشمنان خدا و رسول او است.(الاحتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏1، ص:16)
ایشان حتی درباره پیامبر می فرمایند بزرگترین معجزه پیامبر این بود که علی رغم آزار و اذیت مشرکین مبنی بر این که اگر تو پیامبر هستی مثل نوح آب از زمین جاری کن یا مثل صالح ناقه ای از دل کوه بیرون بیاور ایشان پایداری می کرد و می فرمود من چنین چیزهایی از خدا نمی خواهم! در حالی که اگر از خدا می خواست چنین معجزاتی هم به او می داد. پیامبر به مشرکین می فرمود معجزه من برای شما قرآن است که به زبان انسان ها و بیدارگر قلوب و عقول آن ها است. (نقل به مضمون از احتجاج ج1 ص 64)
✅نکته جالب دیگر درباره امام عسکری مطلبی است از شهید مطهری که می فرماید امام عسگری مانند امام حسین علیه السلام یک زن را وصی خود قرار داد به همین بهانه ایشان بحثی را درباره مشارکت زنان در جامعه مطرح می کنند که خواهش می کنم مراجعه بفرمایید :مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏17، ص: )405

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۲۰
سید یاسر حکیمی

حق طلب بیدار, [26.12.17 10:07]
✍️✍️✍️به بهانه سالگرد بزرگداشت عیسی پسر مریم (بخش اول)
(این متن با مطالعه 300 صفحه درباره حضرت عیسی تولید شده است خواهشمندم قدر آن را بدانید)
✍️✍️اگر بخواهیم عیسی پسر مریم را در یک عبارت خلاصه کنیم باید بگوییم "تعلیم و تربیت" البته همه پیامبران و اولیای مسئولیت پذیر الهی در همین عبارت می توانند خلاصه شوند ولی شخصیتی مثل ایشان که کمتر به بعد جامعه سازی ، نظام سازی ، تشکیل حکومت و ابعاد جهانی دعوت اهتمام داشته است همین عبارت تعلیم و تربیت که البته پایه همه این دعوات است برایش زیبنده تر است. البته باید توجه داشته باشیم که انبیا و اولیا همین ماموریتهایی را پیگیری می کنند که به آن ها مامور شده اند لذا بعثت عیسی بن مریم در بین بنی اسرائیل و محدودیت دین او به این مردم و سابقه خراب بنی اسرائیل در پیامبرکشی و اذیت و آزار پیامبران خدا چیزی بیش از همین تربیت فردی و الگوسازی فردی را بر نمی تابد.
رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله می فرمایند تفسیر این آیه قرآن که درباره عیسی فرمود : وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ این است که او همه جا در حال تعلیم و تربیت بود و لذا این مبارک بودن عیسی در همه جا که خداوند به آن اشاره فرموده است به این معنا است (ص31) باز هم به قول عیسی علیه السلام حکمت زنده کننده و احیاگر انسان ها است همان طور که باران زمین مرده را زنده می کند. (ص29)
✍️✍️عیسی همین طور که مرده زنده می کند و بیماران لاعلاج را شفا می دهد باز هم از امتحانات الهی راحت نیست روایات متعددی از پیشگویی های مسیح نقل می کنند که اشتباه از آب در آمد (بداء) و موجب تمسخر او در بین افراد اوباش شد ولی خداوند بعدا حکمت آن را به ایشان گفت بنا بر این حتی اگر مثل عیسی مربی بنی اسرائیل باشید باز هم خدا مربی شما است و او شما را امتحان می کند و مواظب است که به غرور و تکبر گرفتار نشوید غیر این که خداوند طوری معجزات را نشان می دهد که واقعا افراد سالم و حق طلب به دین الهی گرایش پیدا کنند چون اگر این طور نبود ایمان ارزشی نداشت . (مثلا روایت ص 165)
✍️اولین نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که اگر قرآن کریم و روایات متعدد از پیامبر و اهل بیت او درباره عیسی مسیح نبود ما واقعا نمی دانستیم چنین شخصیت بزرگی که در تاریخ جهان موثر واقع شده است چه افکار و منش و سبک زندگی ای داشته است چرا که امثال پولس تا توانسته اند با انجیل های جعلی آبرو و حیثیت این پیامبر عظیم الشان را برده اند. تجلی ولایت پیامبر ما بر سایر پیامبران این است که این ولایت محمدی حتی انبیای گذشته را هم احیا کرده است و واقعیت آن ها را بدون تحریف و دست کاری در اختیار بشریت گذاشته است طوری که اگر آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسای انجیل ها و تورات های فعلی آن بزرگواران را از چشم شما می اندازد و آن ها را تبدیل به انسان هایی احمق ، اهل عیاشی ، اهل فسق و فجور و اهل نسیان و فراموشی ماموریتهایشان می سازد ولی در آینه قرآن و روایات ما این پیامبران به دل می نشینند و از بشریت دلبری می کنند. نه تنها عشق و علاقه به آن ها در دین اسلام تحصیل حاصل می شود که ایمان به آن پیامبران و رسالت آن ها از شروط قبول اسلام می شود : وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (آیات اول سوره بقره) یعنی ایمان نداشتن به نبوت عیسی مساوی با ایمان نداشتن به نبوت محمد مصطفی است...عیسی مسیح در تعلیم و تربیت یک بیان متواتر دارد که در جای جای روایات پیامبر و ائمه ما از ایشان به چشم می خورد آن هم علم همراه با عمل است. مثلا می فرماید علم بدون عمل برای شما شوم است ، دانش بدون عمل شمارا از خدا دور می کند(ص 33) ، یا مثلا می فرماید همان طور که یک نابینا هر چه بیشتر در گستردگی نور خورشید برود برایش فایده ندارد علمی که به کار بسته نشود بی فایده است.(ص41) ، یا می فرماید از دانش اندک بخواهید و از عمل بسیار(ص 45)

حق طلب بیدار, [26.12.17 10:07]
بخش دوم
نکته دوم که بسیار حائز اهمیت است دنیا ستیزی عیسی است که در این حد هرگز در دین اسلام وجود ندارد او حتی مظاهر زندگی مادی را نفی می کند و از لزوم همیشه گرسنه و تشنه بودن و بی مسکن و ماوا بودن و بی ارزش بودن مطلق دنیا حتی به عنوان ابزار آخرت سخنهای بسیار دارد و عجیب است که پیروان این دین با ظهور اسلام به عنوان یک کشتی نجات وسیع و سریع و با جمع کردن بین دنیا و دین و با تایید پیشرفتهای مادی مقید به قید بندگی خدا و خدمت به انسان ها هیچ مشکلی ندارد که حتی مشوق آن است ولی پیروان این پیامبر آزادی فردی و اجتماعی و برخورداری مادی بیشتر را در دین امثال لوتر (پروتستانتیسم) و پاپ های کاتولیک سراسر عیش و نوش و رفاه می بینند نه در اسلام.در همین زمینه هم روایتی هست که بیان می دارد ابلیس گفت من به عیسی هیچ تساطی ندارم چون او بنده مخلص خدا است ولی به زودی به بهانه او مردم بسیاری را گمراه خواهم کرد.(ص125)
✍️✍️تعالیمی که توسط اسلام منسوخ شده است
 عیسی مسیح می فرماید : دنیا و آخرت در تضاد هستند نمی توان بین این دو جمع کرد ، بدون زحمت هم روزی داده می شوید برای آخرتتان تلاش کنید ، به اندازه رنج در این دنیا در آخرت بهره مند هستید (صص55-59) نان جو خوردن و با سگان خوابیدن و روی خاکستر آرمیدن برای رسیده به بهشت کم است.(ص 61) هنگام روزه داری به لبهایتان روغن بزنید تا کسی نفهمد که روزه دار هستید(97) به ملکوت اسمان ها نمی رسد مگر کسی که باکش نباشد دنیا را چه کسی می خورد(113) نان جو و آب خالی بخورید و از خوردن گندم دوری کنید و بدانید که شیرینی آخرت در تلخی دنیا است.(ص 133)
همان طور که عرض شد این تعالیم مسیح (العهده علی الراوی) که به مصلحت زمان و مکان و مخاطب شرور یهود وضع شده بود با دین اسلام منسوخ شد و دینی آسان و سهل از طرف خداوند بر مردم تکلیف شد.
✍️✍️تمثیلات عیسی بن مریم
از آن جا که تعلیم و تربیت مردم سبک زندگی عیسی را تشکیل داده بود و دائم در شهرها و روستاها می چرخید و از نزدیک مردم را ارشاد می کرد مثال زدن و تمثیل به کار بردن شیوه تبلیغی رایج ایشان بود لذا برخی از زیبا ترین تمثیلات این پیامبر رحمت را تقدیم می کنیم:
👌حضور شیطان در قبل انسان ها مثل ماری است که سر خود را دائم در ظرفی فرو می برد و فرار می کند ؛ او وقتی فرار می کند که دل انسان به یاد خدا است و وقتی سرش در قلب انسان است که فکر و خیال می کند. (ص 75)
👌عجیب است که بنی اسرائیل آب آشامیدنی خود را با دقت تصفیه می کنند و هر خار و خسی را از آن می گیرند ولی مال حرامی به بزرگی یک فیل را درسته قورت می دهند. (137)
👌فکر گناه مثل دود در خانه است. نمی سوزاند ولی بوی بد آن در خانه می ماند.
👌همان طور که باد چراغ را خاموش می کند خودپسندی عبادت را می برد. (239)
✍️✍️نکته ای تکان دهنده درباره ولایت
امام صادق علیه السلام می فرماید مردی از بنی اسرائیل فراوان عبارت کرد و دعایش مستجاب نشد به سراغ عیسی رفت و از او چاره خواست. جناب عیسی به درگاه الهی تضرع فرمود تا مشکل این مرد معلوم شود : خطاب الهی آمد که ای عیسی این مرد ما را خوب می خواند ولی در قلبش نسبت به تو تردید هست و لذا از در وارد نشده است.
امام صادق می فرماید ما اهل بیت هم همین مقام را داریم اگر مسلمانی خدا را بخواند و در دلش نسبت به ولایت ما تردیدی باشد خداوند از او قبول نمی کند. (ص81)

حق طلب بیدار, [26.12.17 10:07]
بخش سوم
✍️✍️ اهمیت امت سازی
👌حضرت عیسی می فرماید : اگر دلهای مردم آباد شود خداوند زمین را آباد می کند و اگر دل های مردم خراب شود خداوند زمین را خراب می کند. (ص 95)
👌خوشا به حال امت محمد اگر بر همگی بر ولایت او یکپارچه شوند در آن صورت دست من بالای دستهای آن ها است. یدالله فوق ایدیهم...(ص295)
✍️✍️حکمت ها
👌عیسی فردی را که هنر می آموخت تا از مردم بی نیاز شود دوست داشت و فردی را که علم می آموخت تا با آن کسب و کار کند دشمن می دانست. (ص 147)
👌کسی که بتواند جلو ستم را بگیرد و نگیرد مثل ستمگر است. (ص147)
👌خداوند شب را برای 3 کار آفرید و روز را برای 9 کار : شب برای استراحت ، عبادت و زاری زدن به درگاه خدا و روز برای نماز ، حق والدین ، طلب روزی ، امر به معروف ، نهی از منکر ، جهاد ، سرزدن از مومنین ، شرکت در تشییع مومنین از دنیا رفته ؛ این طور باشید تا همگی تحت قبه ابراهیم نبی گرد هم آییم.(ص 153)
👌حواریون هر وقت گرسنه می شدند از عیسی طلب غذا می کردند و او برای ان ها از غیب تهیه می کرد. به او گفتند بهتر از ما کیست که در کنار تو از حکمت های تو بهره می گیریم و غذایمان از غیب می اید؟ فرمود: بهتر از شما کسی است که نان حلال از بازوی خود می خورد. از فردا حواریون کارگری می کردند و با پول آن غذا تهیه می کردند.(ص153)
👌این که به کسی که به تو خوبی می کند خوبی کنی هنر نیست ، احسان این است که جواب بدی ها را با خوبی ها بدهی.(159)
👌عیسی از جایی گذشت و تا توانستند به او توهین کردند او هم تا توانست به آن ها سلام و درود فرستاد. گفتند ای روح الله این چه کاری است؟ فرمئود هرکس درون خود را عرضه کرد. (161)
👌شما را چه شده است که در تاریکی چراغ را خاموش می کنید و در روز روشن می کنید؟ دانش را برای دنیایتان استفاده می کنید در حالی که روزی شما می رسد و برای آخرت به کار نمی گیرید در حالی که برای همین به شما داده شده است.(ص241)
👌آیا اگر دیدید فردی خفته و لباس او کنار رفته او را می پوشانید؟ همه گفتند بلی ای روح الله. ایشان فرمود : خیر شما کل لباس او را کنار می زنید حتی قسمت هایی که پوشیده است.   اگر این طور نیستید پس چرا از همدیگر عیب جویی می کنید؟

✍️✍️✍️اوصاف محمد مصطفی (ص) که خداوند به عیسی بشارت او را داد :
نام او احمد است عرب زبان است و صاحب شتری سرخ موی است.رویی مثل مهتاب نورانی دارد و پال دل و شجاع است. رحمتی برای همه بشریت است. با دست خود جهاد می کند. نزدیک ترین پیامبران به من است. یکتاپرست است. ظاهر و باطنش یکی است.به مردم دستوری از خودش نمی دهد هر آن چه می گوید دستورات خدا است.تمام جهانیان فرمانبردار او می شوند. بر کیش ابراهیم است. هنگام غذا خوردن بسم الله می گوید و وقتی مردم خوابند نماز می خواند.یتیم است و در برهه ای از روزگار بلاتکلیف است،چشمانش می خوابند ولی دلش نمی خوابد،به بنی اسرائیل بگو در صدد تحریف دین او نباشند و کتاب های او را از بین نبرند و به او تسلیم شوند...(ص 259)

(روایات از کتاب حکمت نامه عیسی بن مریم ، آیت الله ری شهری با همکاری مجتبی فرجی و ترجمه حمیرضا شیخ ، چاپ و نشر دار الحدیث ، تحلیل ها با اقتباس از نگاه استاد حجت الاسلام استاد سعید دسمی در مباحث تعلیم و تربیت و نظام ولایی  است)
التماس دعا
سید یاسر حکیمی

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۱۹
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️مغالطه امضایی و تاسیسی (در خصوص مناظره اخیر شبکه افق) 

یک اشتباه بزرگ متاسفانه به خورد مردم ما و خصوصا علمای ما بعضا رفته است که با تفکیک احکام دین به امضایی و تاسیسی می خواهند به نوعی برخی احکام الهی را کم رنگ، غیر قابل اعتنا ، وابسته به جامعه آن روز شبه جزیره ، به خاطر مصلحت عربها و ... جلوه دهند در حالی که این تقسیم بندی البته واقعی ، برای کمک به فهم دیگری از دین است نه این نوع نتیجه گیری ها...
باید بدانیم که اسلام دین ابراهیمی است یعنی اخرین دینی که خداوند آن را جهانی اعلام کرده بود. بر خلاف تصور رایج که فکر می کنند دین مسیحیت آخرین دین جهانی بوده است ،مسیحیت و یهود دین مخصوص بنی اسرائیل بوده و این دین حضرت ابراهیم است که عملا آخرین دین جهانی خداوند قبل از اسلام شمرده می شود.
لذا عرب ها که در گذشته یک گروه از پیروان دین ابراهیم را تشکیل داده بودند و به دلیل مرکزیت مکه و اهمیت حج ابراهیمی ، خود به خود نوعی سیادت برای خود قائل شده بودند برخی سنت های ابراهیمی را در خود حفظ کرده بودند مثل احکام معاملات ، حج ، احکام خانواده را داشتند البته که این ها را هم دست کاری کرده بودند ولی به هر حال اصل قضیه برقرار بود. امضای اسلام به برخی سنت های آن ها به معنای امضای جاهلیت نبود که متاسفانه برخی علمای ما هم دچار این خلط شده اند بلکه امضای سنت های ابراهیمی باقیمانده در عرب ها بود بنابر این اسلام هیچ چیزی از جاهلیت را امضا نکرده است که ما بگوییم برخی احکام اسلام امضایی هستند و از اهمیت کمتری نسبت به احکام تاسیسی برخوردارند...
این اشتباه و مغالطه بزرگ به شدت گمراه کننده است ...
مثل این است که شما مثلا به یک جامعه مشرک وارد شوید و سنت های آن ها را ببینید و متوجه شوید که که مثلا آن ها نسبت به عهد و پیمان های خود وفادار هستند و این رفتار آن ها را تایید کنید آیا این به معنای این است که رفتار آن جامعه را از حیث مشرک بودن آن تایید کرده اید یا از حیث این که این رفتار غیر مشرکانه است و معقول است؟ یعنی اگر می دیدید که آن ها اهل وفای به عهد نیستند این قانون را تاسیس نمی کردید؟ چرا حتما تاسیس می کردید.پس امضایی بودن برخی احکام اسلام به این معنی است که اگر در فرهنگ اعراب وجود نداشت حتما تاسیس می شد و این نکته برای تحلیل ما از احکام دین راهنمای مهمی است.

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۱۷
سید یاسر حکیمی

✍️✍️✍️به مناسبت میلاد حضرت عبد العظیم

بعضی شخصیتها پشت عناوینی که بر اساس آن عناوین مشهور شده اند به نوعی مظلوم و محجوب مانده اند یکی از این شخصیتها حضرت عبدالعظیم است.
ایشان بیشتر به عنوان یک امامزاده مشهور هستند و از این جهت بیشتر مورد تعظیم و تکریم قرار گرفته اند در حالی که اگر شخصیت این بزرگوار را بررسی کنیم خواهیم دید امامزاده بودن کمترین شان و مقام ایشان است. اصولا برای امامزاده بودن یا از نسل کسی بودن انسان اختیاری ندارد و چیزی که انسان در آن اختیار ندارد نه ارزش او از آن سرچشمه می گیرد و مبتنی بر آن است و نه احیانا اشکال و ایراد او محسوب می شود چرا که مثلا کسی را از نسل یزید داریم که اهل بیت فرمودند تو از ما هستی و یا کسی را از نسل آتش پرستان و دودبانان زرتشتی داریم که اهل بیت فرمودند : منا اهل البیت...
حضرت عبدالعظیم اولا یک دانشمند بزرگ اسلامی است که اگر نظری به ارزش عالم بیندازیم خواهیم فهمید این ارزش چقدر معتبر است.
دوما ایشان یک عارف به معنای واقعی است و یک عالم اهل عمل است که ولایتمداری عملی او سبب شد امام هادی علیه السلام درباره ایشان بفرماید : انت ولینا حقا...
سوما ایشان نماینده یک امام معصوم است یعنی همان ولی فقیه خودمان که برای ما آشنا است و به عبارتی مستقیما جانشین امام معصوم و برگزیده او برای اجرای وظایف امامت در بلاد دیگر...
این نگاه غلط (صرفا امامزاده پنداشتن ایشان) می تواند مضراتی هم داشته باشد به این شکل که مانور روی امامزاده بودن ایشان خود به خود جنبه الگو بودن را نفی می کند یعنی افراد این طور به ذهنشان تبادر می کند که این عظمت و این ثواب زیاد برای زیارت ایشان که گفته شده است رجاء زیارت امام حسین علیه السلام را دارد به نوعی به فرزند امام بودن ایشان منتسب می شود و لذا افراد به این فکر نمی کنند که چطور مثل ایشان باشند تا زیارتشان مثل زیارت سیدالشهدا شود... فکر می کنند این ثواب زیارت ربطی به زحمات و مجاهدت های ایشان ندارد و صرفا یک فضل بی حساب و کتاب خدا به ایشان است و ریشه آن هم فرزند یا از نسل امام معصوم بودن است. در این حالت افراد با خود می گویند ما که از نسل معصوم نیستیم یا مثلا اگر هم سید هستیم فاصله ما زیاد است بنابر این راهی برای عبد العظیم شدن نیست... لذا افراد اصلا در مخیله شان هم خطور نمی کند که چه کنیم تا مثل سید الشهدا حیات و ممات ما حسینی باشد و به درجه ای از ولایت برسیم که بتوانیم کشتی نجات باشیم و مانند سید الشهدا مردم را به ساحل نجات ببریم...
بنا بر این اگر ارزش امامزاده بودن را در کنار این ارزش های ایشان ببینیم فقط یک فضل است و یک زینت نه پایه اصلی سنجش ارزش شخصیتی ایشان...
مگر این که منظور ما از امام زاده پیروی حقیقی امام باشد نه صرفا از نسل امام بودن که در این صورت آیات و روایات متعددی پایه این معرفت هستند از جمله این که در جای جای قرآن و روایات ، پیامبران و ائمه و اولیاء الله پدران حقیقی امت خود معرفی شده اند و اشخاص مومن و قبول کننده دعوت این رسولان و البته ملتزم به آنها به عنوان فرزندان حقیقی یاد شده اند.
مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ (حج78)
أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه( عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 86 ، علل الشرائع، ج‏1، ص: 128)

با اقتباس از مباحث نظام ولایی استاد دسمی

۰ نظر ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۱:۱۶
سید یاسر حکیمی